samoooolik

سام اولیک ...

samoooolik

سام اولیک ...

چرا؟

سام بی سام !

من میخوام جیغ بکشم! تو رو به خدا یه جایی رو بهم نشون بدین تا داد بزنم! من میخوام داد بزنم , میخوام دعوا کنم! یه کیو نشون بدین باهاش دعوا کنم!  یه کیسه بکس بدین بش مشت بزنم !  من یه جایی میخوام که توش داد بکشم! من شاکیم!

به کی بگم؟

یه عالمه شکایت دارم! یه عالمه برگه دادخواست ! یه کیو نشونم بدین برم دادخواهی کنم!

من................................ میخوااااااااااااااااام....................داااااااااااااااااااااااد ..............بکش........م!

تو رو خدا  منو ببرید یه جا که داد بزنم!

آهای با توام ...... میشنوی؟ من شاکیم! من ناراضیم! هووووو ..... مگه نمیشنوی ؟ گوشات رو گرفتی ؟

بازم من خواستم داد بزنم تو گوشات رو گرفتی ؟! باز من خواستم  دعوا کنم  تو در رفتی !

چرا ؟ پس تو چه جور خدایی هستی که فقط به حرفهای خوب و تشکرها گوش میدی !

چرا؟ چرا؟ چرا؟ چرا؟....

فکر میکردم دوستمه! فکر میکردم دوستم داره! وای! این دیگه چه جورشه؟ یعنی چی؟ آخه نا سلامتی الان 5 ساله! مگه من چقدر باید سیاست داشته باشم که بفهمم که اونم با من روراست نیست! پس من حرفام رو به کی بگم! چرا این بنده هات انقدر دروغگواند؟ چرا انقدر دو رواند؟ چرا من اینها رو نمیفهمم؟

آهای با تواما! کر که نیستی! پس چرا خودتو میزنی به اون راه؟ چرا جوابمو نمیدی؟ چرااااااااااااااااااا؟

من جواب میخوام ! یه جواب درست ! یه حرفی که آرومم کنه !  آهای!

مگه نگفتی همیشه با منی؟ مگه نگفتی تکیه گاهمی؟ مگه نگفتی هر چی بخوام فراهم میکنی؟ پس کو؟ کو؟

اینطوری؟

با این آدمهای دورو و دروغگو ؟ پس آخه من چی کار کنم ؟ با کی حرف بزنم ؟

میخوای بهم ثابت کنی که من تنهام ؟ حتی اگر با یه نفر سالها دوست باشم ؟  خب کردی! خیالت راحت شد؟  خب ثابت کردی! من الان داغونم ! نوبت منم هیچ وقت نمیرسه!

شاید منم از این راه به اون چیزی میرسم که باید برسم !

ولی حداقل یه جایی رو نشونم بده برم توش داد بزنم !

چرا؟ آخه مگه من چی کار کردم؟ نگو که که نمیدونست! نگو که قصدی نداشت! نه .... باور نمیکنم! آخه چطور میشه؟ نه امکان نداره!من دلیل میخوام؟ زود باش آرومم کن! من منفجر میشم! آهای؟

کمکم کن! من کمک میخوام! تو رو به جون هر کس که دوست داری من رو اینطوری رها نکن!

باور کن دیگه خسته شدم ! دیگه ظرفیت ندارم! بسمه! بسه! من دیگه نمیتونم!