samoooolik

سام اولیک ...

samoooolik

سام اولیک ...

تولد مبارک ....

آهای ... کتابهای هری پاتر .... آهنگ های موزون ....
آهای ... قرص های خواب و اعصاب .... مواد الکلی ... به یاریم بشتابید ....

باید بتوانید ... جای صدای شب بخیر و بوسه شبانه مرا پر کنید ...
باید بتوانید ...
میخواهم بخوابم ... مگر نمیبینید؟ ....
خسته ام .... احتیاج به خوابی آرام و لذت بخش دارم ....
سریعا اقدام کنید ...

کجایید پس؟
.
.
.
.

- بازم مثل همیشه .... من عکس العمل نشون دادم .... حالا ازت میخوام کارمو تایید کنی؟ خب؟
- ها ها ها .. چرا خودمون رو گول بزنیم عزیزم ... تکراری شدی دیگه .... ها ها ها ...
- راست میگی .. خودم هم به این موضوع فکر کردم ....
- آره دیگه .... تکراری شدی دیگه ... ها ها ها
- آره ..... ها ها ها ....
- ها ها ها ....

 

 

 

وایساده کنار دستم ... قدش تا زانوی منه .... جعبه خمیر بازیش رو نشون میده و مثلا به من دلسوزی میده .... ای جون ..
من بچه میخوام ....
نمیشه یه بچه بدین به من ... فقط یکی .... من دائم دلم ضعف میره ...


"Imaginary"

I linger in the doorway
Of alarm clock screaming
Monsters calling my name
Let me stay
Where the wind will whisper to me
Where the raindrops
As they?re falling tell a story

In my field of paper flowers
And candy clouds of lullaby
I lie inside myself for hours
And watch my purple sky fly over me

Don?t say I?m out of touch
With this rampant chaos- your reality
I know well what lies beyond my sleeping refuge
The nightmare I built my own world to escape


Swallowed up in the sound of my screaming
Cannot cease for the fear of silent nights
Oh how I long for the deep sleep dreaming
The goddess of imaginary light

 

 

- چقدر امروز حرف زدم ...
- آره ...
- :))

امروز برایت از گذشته گفتم ...
از ۱ ۲ ۳ ۴ ۵ سال پیش ...
آن زمان که کودک تر بودم ...
آنطور که تو گفتی در حرفایم خاطره بدی نبود ...
پس چرا نسبت به آن دوران احساسی این چنین بیزاری دارم ...
.
.
.
یه چیزی ..... نه ولش کن ... نمیاد که بنویسمش ...
مثل همون خاطره ها که نمیومد بگمش ...

آره ... یه اشتباه لپی بود ...
یه اشتباه کوچولو ...
وگرنه من الان میتونستم هر چیزی باشم جز دختر ...
 مردی ...... سگی ... الاغی ... سوسکی .... نمیدونم ....
هر چیزی جز زن ....
اونم اینجا ....
تو این مملکت ...
آره .... یه اشتباه ....
تا کی من باید تاوان این اشتباه رو پس بدم .... تا کی ...
به خدا خسته ام ....




میخوام یه هوکی اجاره کنم تا هر چی قرار داد کردم همونو بگه ... حتی اگه با اون چیزه خیلی فاصله داشته باشم ....
هوکی کجا میفروشن؟
تو میدونی؟