samoooolik

سام اولیک ...

samoooolik

سام اولیک ...

همونطور که داشتن استاد خوب سعادتی بزرگه ...
داشتن استاد بد هم عذابیست فراتر از عذاب ....
.
.
.
ها ...
یه چیز دیگه هم میخوام بگم ....
من معمولا وقتی چیزی مینویسم که مال خودم نیست ... مثلا مال کتابی مثله .......کنار رور پیدرا نسشتم و کریستم نوشته پائلو کئلیو .... هست نام نویسنده و مرجع رو هم زیرش مینویسم ....
ولی این چند بار با داشتن نظرهایی از طرف افراد ناشناس تصمیم گرفتم این کار رو نکنم تا بدونم ... آیا این افراد فرق نوشته ازشمند رو با اراجیف تشخیص میدن یا یا اینکه نظر میدن تا فقط نظر داده باشن ....
.
.
.
.
باید به عرضتون برسونم ... احضار وجود کردن از طریق این جور نظرها و یا گذاشتن پی ام یا حک کردن اصلا شما رو به هدفتون نمیرسونه .... البته اگه هدفی داشته باشین ....
.
.
.
همین .... 


Doby

نظرات 5 + ارسال نظر
[ بدون نام ] 5 اسفند 1383 ساعت 10:23 ق.ظ

ساحل
چقدر بی منطق و عصبانی!
دو تا و نصفی کتاب خوندن که اینهمه غرور و دادو هوارر نداره!!!!
اگه خودتو استاد عشق مدونی وهسه چی دردت اومده؟
دیدی کوچولوی شیرینم!خیلی بچه ای!
اگه طاقت نداری جمش کن.
برای همیشه دوستت دارم.

یه دوست قد یمی 5 اسفند 1383 ساعت 12:18 ب.ظ

چند تا قرص خاب آور بخور و سعی کن بخوابی.... شاید کمکت کنه ....(در ضمن نوشته های پائلو کئلیو خیلی هم ارزشمند نیست ...این بابا فهمیده مردم چی دوست دارن بخو نن همونارو می نویسه)

یک دوست 5 اسفند 1383 ساعت 08:28 ب.ظ

عزیز دلم خودت رو به خاطر عقده‌ای‌های بی‌مصرف و ترسویی مثل این ساحل و یکی دو نفر دیگه امثال اون که حتی جرات نمی‌کنن اسم و آدرس واقعی خودشون رو بگن ناراحت نکن.اینا مشکلشون یه جا دیگه است و از جاهای دیگه می‌سوزن. این حرف‌هایی که اینجا می‌زنن هم از تراوشات همون سوزشه.
ارززش رو ندارن که حتی به خاطرشون لحظه‌ای فکرتو مشغول کنی. بهشون اهمیتی نده.
*:

[ بدون نام ] 6 اسفند 1383 ساعت 02:36 ب.ظ

من باب تمثیل ارز میشه که حکایته شیرینه شیرین نویس و استاد عاشقه ساحلی . بندری . .... مثاله دیالوگی از فیلمه زیباییست که من و دوستانم باهاش خیلی مانوسیم :
حاج رضا: بابا خیلت راحت من دهنم قرصه.
مجتبی:باشه حاج آقا دیگه فهمیدم راجع به من چی فکر میکنید.
حاج رضا: من اصلا راجع به تو فکر نمیکنم.

[ بدون نام ] 8 اسفند 1383 ساعت 06:53 ب.ظ

من باب تمثیل ارز میشه که حکایته شیرینه شیرین نویس و استاد عاشقه ساحلی . بندری . .... مثاله دیالوگی از فیلمه زیباییست که من و دوستانم باهاش خیلی مانوسیم :
حاج رضا: بابا خیلت راحت من دهنم قرصه.
مجتبی:باشه حاج آقا دیگه فهمیدم راجع به من چی فکر میکنید.
حاج رضا: من اصلا راجع به تو فکر نمیکنم.

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد