samoooolik

سام اولیک ...

samoooolik

سام اولیک ...

مرغک تخم طلایی .... قد قد .....
با بالهای طلایی ....... قد  قد .....
تخم طلا برام بذار .... قد قد ....
دیر و دیر و دیر .... دار و دار و دار ...........
.
.
.
.
نظرات 3 + ارسال نظر
امیر 8 تیر 1384 ساعت 01:24 ق.ظ

فردریش ویلهلم نیچه در آخرین کتابش (= اینک آن انسان) در وسط بحث ناگهان می نویسد: هم اکنون پستچی یک سر دیونیزوس برایم آورد که مفسر کتاب عقیده دارد که احتمال یک نوع وهم زدگی را نمی توان از نظر دور داشت!!! و البته نیچه پس از این کتاب حیات عقلی خود را از دست داد.حالا بعد از دنبال کردن نوشته هات تو این چند وقته که اکثرا خلاق و زیبا و
نسبتا بدیع بودند این شعر زیبا!!!!!!!!!!!!!!!!! واقعا بی شباهت
به ( هم اکنون پستچی یک سر دیونیزوس برایم آورد ) نیست!!!
تو حالت خوبه؟؟؟؟!!!!!!!!!!!!!نکنه تو هم وهم زده شدی؟؟؟؟

..... 8 تیر 1384 ساعت 12:14 ب.ظ

داری دنبال چی میگردی ؟

عیسی 8 تیر 1384 ساعت 06:05 ب.ظ

جوجه جوجه طلایی .. تخم خود را شکستم . یک پایی بیرون جستم...

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد