یک ظرف پر از میوه ...
یک باغ پر از گل ..
پرواز پروانه ها ....
آواز بلبل ها ...
.
.
دیدین تصویر ماه روی موج دریا ...
دیدار آهوی گم کرده ....
.
.
دستکش خوشرنگ ...
کفش زرین ...
.
.
.
.
این تنها چیزی که الان بهش فکر کنم و نیاز دارم ....
یه جو آرامش .... فقط یه جو ....
یک ظرف پر میوه ... یک باغ پر گل ...
پرواز پروانه .... آواز بلبل ...
روی موج دریا تصویر ماه .... دیدار آهوی گم کرده را ...
بینم در تنهایی نقشی از رویا ... در خاطر میجویم دلخواه خود را ....
دستکش خوشرنگ و کفش زرین ... انچه اندامم را سازد زیبا ...
به یاد آرم ... انچه خواهد از جهان دلم ...
سلام . خوبی . متن قشنگی بود . وبلاگ زیبایی داری عزیزم . دلم نیومد نظر نداده برم . به امید دیدار .. دوست تو سهیل از وبلاگ گروهی دوست دارم
زمانی جنگل و بیشه و چمنزار و هر منظره زیبا برایم پیچیده در نوری آسمانی ؛ تازگی و شکوه یک رویا را داشت.کنون دیگر مانند گذشته نیست در شب یا روز آن چیز ها که میدیدم هرگز نتوانم دید.
(ویلیام ورلدورث)